«السلام علیک یا فاطمة الزهرا ایتها الصدیقه الشهیدة»
ای شهید، که مانند کبوتری عاشق در وصال یار به عرش خدا پرگشوده ای و زمین را پر از لالههای سرخ گلگون نمودی، اکنون خون تو، خون یاران شهیدی در صحرای کربلای حسینی نقش بسته و از مهربانی تو لبخند خدا زیباتر شده...
ای کبوتر سفیدم بیا و خاطرات تلخ و شیرین جنگ را برایم بازگو کن تا چون تو اوج بگیرم و روح تسخیر شدهام، از امواج لطف و گذشتت را به آسمان و بازماندگان زمینی هدیه دهم، اینک مرا همراهی کن و به زمین جنگ، کبوترانی از جنس نور که در آن خون خود را تا آخرین نفس با عشق و از خود گذشتگی نشان کردهاند سوق ده تا شاید اندکی از روح آنها را در وجود خود حس کنم و به ملکوت الهی و عشق عرفانی نزدیک شوم.
ای شهید جاودانه رویاهای سبز من، بدان که هنوز چشمانم در انتظار دیدت می بارد و تمام لحظهها را با یاد تو سپری مینمایم و ادامه راهت را با چراغ هدایت تو در زندگی ام همیشه روشن میگذارم.
ای ماندگارترین خاطره روزهای جنگ، بیا و هنگام سحر وقت نماز جانمازم را از نسیم بهشتی ات دلنشین کن و مرا با تمام وجود آنچنان مست کن تا که سر از سجدهگاه بر ندارم و در رویا باتو هم پر واز شوم و همچون فرشته ای، بالهایم را بر روی زخم تن شهیدان پرگشایم و مرحم بخشم.
ای شهیدی که هنگام شهادت، لبخند بر لبانت نقش بست و چهره بی تابت دیدار با خدا را لحظه شماری می کرد و همچون شقایقی پرپر شده جسمت را به آغوش زمین و روحت را به آسمان نثار نمودی.
آری، با کبوتران جبهه های پر از تیر و تفنگ و خمپاره و ..... همراه و هم قدم شدن، شیفتگی و شیدائی می خواهد.
آری، با کبوتران سنگرهای جبهه جنگ در تمام لحظه های نبرد با دشمن، ذکر «الله اکبر» و «یاحسین» گفتن را می خواهد.
ای روح پر فتوح خدایی، تمام آرامش و درس زندگیام از تو و یاران با وفای توست اکنون به من روشنی بخش و بر من بنما که چگونه می توانم همانند تو عشقی خالص در روح و جانم داشته باشم و با یاران سفر کرده جبهه های جنگ هم دوش شوم.
و اینک تو به من راه ایثار و ولایت تا امامت را بیاموز تا رهمنود ادامه زندگی ام باشد.
ای زیباترین وصف دل نوشته های من
یاد و خاطرت گرامی باد...
***